دل نوشته هاي من
منم كه شهره ي شهرم به عشق ورزيدن منم كه ديده نيالوده ام به بد ديدن وفا كنيم وملامت كشيم وخوش باشيم كه در طريقت ما كافريست رنجيدن به پير ميكده گفتم كه چيست راه نجات بخواست جام مي و گفت عيب پوشيدن زخط يار بياموز مهر با رخ خوب كه گرد عارض خوبان خوش است گرديدن .
ارسال یک نظر
۱ نظر:
منم كه شهره ي شهرم به عشق ورزيدن منم كه ديده نيالوده ام به بد ديدن وفا كنيم وملامت كشيم وخوش باشيم كه در طريقت ما كافريست رنجيدن به پير ميكده گفتم كه چيست راه نجات بخواست جام مي و گفت عيب پوشيدن زخط يار بياموز مهر با رخ خوب كه گرد عارض خوبان خوش است گرديدن .
ارسال یک نظر